بازیهای خارقالعادهای وجود دارند که نزد مردم بسیار شناخته شده هستند، مانند Red Dead Redemption 2، Resident Evil 2 و The Legend of Zelda: Breath of the Wild. اما در مورد بازی های دیده نشده چطور؟ اینها، بازیهایی هستند که شاید بدون هیچ سر و صدایی منتشر شدند و یا آنطور که ناشران انتظار داشتند، به خوبی فروش نرفت و باعث شد تا رفته رفته به فراموشی سپرده شوند. در این لیست، بازیهایی را به شما معرفی میکنیم که آنقدر که شایسته آنها است مورد توجه قرار نگرفته اند. این بازیها یا از نظر مکانیک گیم پلی، یا داستان و یا موارد دیگر در سطح بالایی قرار دارند. اینها بازیهایی هستند که در طول چندین نسل، نادیده گرفته شده اند.
بازی Vampyr
Dontnod Entertainment دنبالهای عالی از بازی Life is strange منتشر کرد، اما در این میان دست به تولید بازی دیگری زد که ما را بسیار شگفتزده کرد: Vampyr. داستان این بازی نقش آفرینی اکشن، درست پس از جنگ جهانی اول شروع میشود و شخصیت اصلی آن پزشکی است که اخیراً به خون آشام تبدیل شده است و باید بین حفظ سوگند پزشکی و تغذیه از بدن جانداران یکی را انتخاب کند. دنیای آن، پر از شخصیتهای منحصر به فرد است. تقریباً تمام آنها را میتوانید برای قویتر شدن کاراکتر خود قربانی کنید. با وجود ارزش تولید نسبتاً کمی که دارد، بسیار بازی جذابی است.
بازی The Surge
Lords of the Fallen محصول استودیو Deck13 Interactive بسیار شبیه به سری بازیهای Souls بود. به همین دلیل، این استودیو تصمیم گرفت تا جهت کاملاً متفاوتی را امتحان کند و دست به تولید بازی The Surge زد که یک نقش آفرینی اکشن علمی تخیلی است و اصلاً شباهتی به سری بازیهای Souls، Bloodborne و Elysium ندارد. در این بازی نحوه ارتقاء و به دست آوردن سلاح، تجهیزات و زره exo کاملاً متفاوت است. همچنین سعی کرده اند تا مکانیکهای ناامیدکننده این ژانر را تصحیح نمایند. دنباله این بازی، مورد استقبال بیشتری قرار گرفت، اما بد نیست نگاهی به نسخه اول این بازی بیاندازید.
بازی The Evil Within 2
Shinji Mikami یکی از بهترین بازیهای ترس-بقا یعنی Resident Evil 4 را کارگردانی کرد و با حضور خود در رأس تیم سازنده The Evil Within باعث شد تا طرفداران، مشتاق به دیدن یک شاهکار دیگر از او باشند. اما این بازی نتوانست با استانداردهای نمونه قبلی مطابقت داشته باشد. دنباله این بازی یعنی The Evil Within 2 نمیخواست تا از موفقیتهای نسخههای قبلی کپی برداری کند. در عوض سعی کرد تا ژانر کاملاً تازهای را ارائه دهد که داستان پردازی آن با گیم پلی بازی مطابقت داشته باشد. با وجود تمام اینها، فروش چندان خوبی نداشت و بعید به نظر میرسد که Tango Gameworks فکر تولید نسخه سوم این بازی به سرش بزند.
بازی Nex Machina
بازی Nex Machina که یکی از بهترین بازیهای تویین استیک شوتر آرکید (در این سبک از دو کنترل استفاده میشود یکی برای تعیین حرکت کاراکتر و دیگری برای تعیین جهت تیراندازی) میباشد، از همکاری استودیو Housemarque با Eugene Jarvis تولید شده است. این یک بازی فوق العاده سخت با کنترلی بسیار آسان است که در آن باید برای نجات جان مردم، با استفاده از قابلیتهای خود دشمنان بیشماری را شکست دهید.
وقتی که زمان مبارزه با یک باس فرا میرسد، همه چیز پیچیدهتر خواهد شد و عبور از این مرحله بدون اینکه دهها بار بمیرید، تقریباً غیرممکن است. علیرغم اینکه بهترین بازی موجود در کل کاتالوگ این استودیو بود، اما فروش بسیار اندکی داشت و در نهایت منجر به این شد که Housemarque اعلام کند: «سبک آرکید مرده است» و قصد دارد تمام تمرکز خود را بر روی یک بازی AAA قرار دهد. این واقعاً شرمآور است، زیرا تمام آنچه که موجب خاص بودن آن میشد را از دست میدهد.
بازی Super Daryl Deluxe
Super Daryl Deluxe که در ابتدا توسط دو نفر طراحی شد، یک بازی به سبک مترویدوانیا و شبیه به سریال کمدی Napoleon Dynamite است. عمده ماجراهای این بازی در چهار کلاس یک دبیرستان رخ میدهند، که هر یک از کلاسهای آن فضا و ویژگیهای مخصوصی دارد. قهرمان این بازی، در سکوت کامل به سر میبرد و باید برای جلوگیری از آشفتگی دست به کارهای عجیب و غریبی بزند. نقطه قوت این بازی، نه تنها در آثار هنری و موسیقی، بلکه در نوشتههای خنده دار آن نیز نهفته است. در Super Daryl Deluxe با همه چیز شوخی میشود، از Georgia O’Keeffe گرفته تا Genghis Khan و بازی با لغات به طرز ماهرانهای صورت میگیرد.
بازی Assassin’s Creed Syndicate
پس از شکست وحشتناک Assassin’s Creed Unity که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده بود، انتظارات از نسخههای آینده این مجموعه در کمترین حد خود قرار گرفت، اما Ubisoft توانست با انتشار Assassin’s Creed Syndicate اوضاع را برگرداند. شخصیتهای اصلی این بازی دوقلوهایی هستند که ظاهراً رفتار شخصیتهای بازیهای قبل را به روشهای جدیدی بین این دو تقسیم کرده اند. مأموریتهای آن کمی امیدوار کنندهتر هستند، مبارزات چالش برانگیز و بینقصتری دارد و مکانیک مخفیکاری آن با گزینههای پیمایشی مانند ابزار Grapple Hook (نوعی قلاب برای بالا رفتن از ساختمانها) تکمیل شده است. این بازی توسط Assassin’s Creed Origins سال بعد تحت تأثیر قرار گرفت به طوری که تبدیل به یک نقش آفرینی شد، اما Syndicate بازی بهتری است.
بازی Shadow of the Tomb Raider
پس از انتشار Rise of the Tomb Raider در سال ۲۰۱۵، Crystal Dynamics مسئولیت تولید دنباله آن را به Eidos Montreal محول کرد و Shadow of the Tomb Raider ساخته شد که پایانی تاریکتر، خصوصیتر و بینهایت خشنتری را برای داستان اصلی Lara Croft به همراه داشت. این بازی در آمریکای لاتین، در درجه اول در پرو اجرا شد. همان اکشن مخفیانه همه جانبهای است که از این مجموعه انتظار داشتیم و از آنجایی که وقت خود را برای ساختن چیزی که قبلاً نیز ساخته شده بود هدر نداد، یک روش ایدهآل برای فیصله دادن به داستان Lara بود. با تمام این اوصاف Shadow of the Tomb Raider امتیازات بسیار کمی دریافت کرد.
بازی Plants vs. Zombies: Garden Warfare
Electronic Arts و Dice در این نسل نتایج متفاوتی با تیراندازیهای اول شخص خود داشته اند، از Battlefield 1 بی نظیر گرفته تا راه اندازی مجدد Star Wars: Battlefront که بسیار ناامیدکننده بود. با این حال، یک بازی موجب غافلگیری ما شد و آن Plants vs. Zombies: Garden Warfare بود که از موتور Frostbite کمپانی Dice استفاده کرده و توسط PopCap Games ساخته شده است. استفاده از برجهای دفاعی و تبدیل آن به یک تیراندازی چند نفره سوم شخص مبتنی بر تیم نباید کارساز باشد، اما تواناییهای مضحک و سیستم پیشروی سرگرم کنندهای که دارد، آن را تبدیل به یک بازی فوقالعاده کرد که هرگز آنگونه که شایسته بود، مورد توجه قرار نگرفت. بازی با یک دوست در حالت دفاعی Garden Ops یا مبارزه با آن در برابر سایر بازیکنان، چیزی است که هرگز قدیمی نمیشود.
بازی Resident Evil: Revelations 2
هم Resident Evil 2 و هم Resident Evil 7 مورد تحسین این نسل قرار گرفتند، اما اسپین آف Resident Evil: Revelations 2 در مقایسه با دو بازی گفته شده، مورد بیتوجهی قرار گرفت. در این بازی، شخصیتهای جدید و تعدادی شخصیت از بازیهای گذشته مانند Claire Redfield از Resident Evil 2 در کنار هم قرار گرفته اند و نوع بازی نیز ترکیبی از نسخههای اول این سری و موارد جدیدتر و اکشن محور است. در این بازی، قهرمانان داستان را در یک جزیره دورافتاده میبینید که به مقابله با ترسناکترین دشمنان در تاریخچه این مجموعه میپردازند. Resident Evil: Revelations 2 در مقایسه با بازیهای موفق اصلی، فاقد ارزش تولید است. اما تأثیرات سنتگرای آن، باعث میشود که طرفداران ژانر وحشت مجذوب آن شوند.
بازی Call of Duty: Advanced Warfare
بازی Call of Duty که رفته رفته کمرنگتر شد، با تولید عناوین بزرگتری مانند Black Ops 4 و Modern Warfare مجدداً مورد توجه عموم قرار گرفت. Call of Duty: Advanced Warfare اولین بازی بود که Sledgehammer Games در آن پیشقدم شد، اما مشکلات رو به رشدی که انتظار میرفت را نداشت. در این نسخه شاهد پیشرفتهایی در زمینه سلاحها، زرهها و بسیاری موارد دیگر هستیم و در مجموع Advanced Warfare یک شوتر نظامی مدرن محسوب میشود. شاید در آینده تمام جذابیتهای آن خنثی شوند، چرا که هیچوقت دنبالهای برای آن ساخته نخواهد شد، اما به عنوان یکی از بازیهای Call of Duty، کار خود را به درستی انجام داده است.
بازی The Crew 2
Forza Horizon 4 بهترین بازی مسابقهای موجود از نسل گذشته است، اما این دلیلی برای دست کشیدن از بازیهای جهان باز Ubisoft نیست. پس از انتشار بازی یأسانگیز The Crew، که فیزیک رانندگی بسیار ناخوشایند و جهانسازی کسل کنندهای را متحمل میشد، دنباله آن تمام تلاش خود را به کار گرفت. هنگامی که در سفر مخاطرهآمیزی در ایالات متحده میروید و به رقابت در مسابقات میپردازید، اتومبیلها، کامیونها، هواپیماها، دوچرخههای خاکی و حتی قایقها همگی در اختیار شما هستند. این بازی از تنوع و عظمت زیادی برخوردار است و جدیت نسخه اول خود را فدای چیزهایی میکند که فقط جنبه سرگرمی دارند. در یک بازی مسابقهای مانند این، قطعاً حرکت درستی است.
بازی Rage 2
اولین نسخه Rage، عجیبترین بازی برای Id Software بود، تا حد زیادی به خاطر اینکه با محیط قهوهای و خاکستری رنگ آخرالزمانی و مبارزات کلیشهای خود بیش از حد احساس امن بودن میکرد. برای دنبالهای که واقعاً هیچ تقاضایی برای آن نشده بود، این استودیو با همکاری Avalanche Studios of Mad Max و Just Cause به شهرت رسید و موفق به ارائه نوع کاملاً متفاوتی از بازی شد. با این حال، هنوز هم جنگ ماشینی نسخه اول را حفظ کرده، اما در مجموع، دنیای Rage 2 پر رنگتر و پرجنب و جوشتر است، از مأموریتهای جانبی جالبتری برخوردار است و از همه مهمتر، تیراندازی اول شخص فوقالعادهای دارد. شاید داستان کسلکننده آن موجب سقوطش شود، اما بازی کمی پیدا میشود که بتواند مانند Rage 2 دشمنان ویرانگر را مهار کند.
بازی Sunset Overdrive
با اینکه هر دو بازی Ratchet & Clank remake و Spider-Man استودیو Insomniac Games کلاسیک هستند، اما نمیتوان Sunset Overdrive را که نزدیک به آغاز نسل کنسول منتشر شد را فراموش کرد. این بازی که انحصاراً برای Xbox One طراحی شده است، اکشن سوم شخص خندهدار را با مکانیک پیمایشی مشابه سری بازیهای Pro Skater کمپانی Tony Hawk در هم آمیخته است. ظاهر بازی به گونهای است که فکر میکنید مخصوص کودکان باشد، اما شوخیها و گفتگوهایی که در آن صورت میگیرد تماماً برای بزرگسالان است. Sunset Overdrive، به اندازه بازیهای اخیر این استودیو شناخته شده نیست، اما بازی بینظیری است که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است.
بازی Darksiders III
Darksiders III که یک بازی کاملاً خام ولی با پایهای محکم است، ممکن است قربانی انتظارات شده باشد. این بازی، دنبالهای از دو بازی اکشن-ماجراجویی نسبتاً بزرگ است که به خاطر کسری بودجه در استودیوی دیگری ساخته شده است. به این ترتیب، در مقیاس کوچکتر و کوتاهتری ارائه شده است، اما مکانیک جنگی آن که به سبک سری بازیهای Souls طراحی شده و شکلهای مختلفی که برای شخصیت اصلی آن یعنی Fury در نظر گرفته اند، آن را به یک بازی رضایتبخش تبدیل کرده است. طراحی باس این بازی نیز بسیار عالی صورت گرفته، به طوری که شما پس از هر پیروزی احساس میکنید که نتیجه تلاش خودتان بوده نه به واسطه قدرتهای خاصی که در اختیارتان قرار گرفته است.
بازی Valiant Hearts: The Great War
اکثر بازیهای جنگی، سعی در روایت یک داستان ضد جنگ دارند در حالی که به شما اجازه کشتن صدها نفر را میدهند. Valiant Hearts: The Great War از آن دسته بازیها نیست. این بازی در جریان جنگ جهانی اول اتفاق افتاده و شخصیتهای مختلفی از جمله یک پرستار، قهرمانان آن هستند. این بازی نشان میدهد که چطور جنگ و درگیری برای بسیاری افراد به مسئله بقاء و حفظ جان خود تبدیل میشود و قهرمان بودن برای عدهای در نجات جان همنوعان خودشان است. داستان سرایی محیطی و تصویری و همچنین به اوج رسیدن اتفاقات دلخراش آن، باعث شده تا به یکی از احساسیترین بازیهای این نسل تبدیل شود و عده کمی آن را بازی کنند.
بازی Blazing Chrome
بازی جدید Contra: Rogue Corps بسیار افتضاح است، اما جانشین Hard Corps یعنی Blazing Chrome اینطور نیست. این بازی دو بعدی که در قالب دویدن با اسلحه میباشد، به عنوان ادای احترام به بازیهای کلاسیک Contra در عصر بازیهای ۱۶ بیتی ساخته شده است و ترکیبی عالی از جنگ همه جانبه، باس فایتهای دشوار و انتخاب سلاح مطابق خواسته طرفداران Contra ارائه میدهد. Blazing Chrome با به همراه نداشتن نام Contra در کنار نام خود باعث شد تا عده کمی آن را بازی کنند، اما به مراتب بهتر از کاری است که Konami در طول یک دهه با این مجموعه کرد.
بازی No Man’s Sky
No Man’s Sky هنگام عرضه در سال ۲۰۱۶ مورد بی توجهی قرار نگرفت. این بازی با داشتن دنیای بزرگی که کاوش در آن بیهوده بود و به بازیکنان انگیزه کمی برای ادامه میداد، بسیار ناامیدکننده بود. اما با گذشت سالها، آپدیتهای زیادی از جمله بازی چند نفره، امکان ساخت پایگاه، پیشرفت در کیفیت زندگی و گزینههای فراوانی برای شخصیسازی به این بازی اضافه شد که آن را نزدیک به انتظارات ما کرد. البته هنوز کار Hello Games با این بازی تمام نشده و قصد دارد آپدیتهای بیشتری را به آن اضافه کند. حتی اکنون وارد دنیای PSVR نیز شده است.
بازی Knack 2
نسخه اول این بازی برای عرضه در کنسول PS4 دچار سردرگمی شده بود. اما دنباله آن، بازی جذابتری است که مبارزات و مکانیک معمایی قویتر و داستانی جالبتر را ارائه میدهد. این یک بازی فوقالعاده برای خانواده است که میتوانند در کنار فرزندان خود از آن لذت ببرند، زیرا تعادل خوبی در میزان دشواری چالشها برقرار است و چیزی است که هرگز قشر جوان را ناامید نخواهد کرد.
بازی Super Time Force
سبک پیکسل آرت منحصر به فرد استودیو Capybara Games در طول سالها، برای بسیاری از بازیهای ماجراجویی و نقش آفرینی مورد استفاده قرار گرفت، اما سبک کلاسیک دویدن با اسلحه آن ممکن است بهترین حرکت آن باشد. در این بازی کنترل چند قهرمان را به دست میگیرید که قابلیت سفر در زمان را دارند و شما میتوانید با برگرداندن زمان به عقب، آنها را تکثیر کرده و به مبارزه با دشمنان بپردازید. پس از گذشت تنها چند دقیقه، ماهیت دوم بازی نیز نمایان میشود و شایسته توجهی فراتر از این است.
بازی Middle-earth: Shadow of War
هنگامی که Middle-earth: Shadow of War برای اولین بار منتشر شد، به خاطر میکرو تراکنشهایی که در بازیهای تک نفره اکشن-ماجراجویی جایگاهی ندارند، مورد انتقاد قرار گرفت، اما زمانی که Monolith Productions اقدام به حذف آن و تسهیل سیستم پیشرفت کرد، دنباله جذابی برای Shadow of Mordor فراهم نمود. این بازی بر پایه و اساس بازی قبلی مانند سیستم عالی Nemesis، ادغام حرکات جنجالی به سبک Batman با مخفی کاری به سبک Assassin’s Creed ساخته شده است.
بازی The Punisher
پیش از آنکه Volition با سری Saints Row به شهرت برسد، The Punisher که مبتنی بر کمیک بوک بود را ساخت. این بازی فوقالعاده، یک اکشن سرگرم کننده به سبک آرکید و مکانیک تیراندازی و بازجویی را ارائه می دهد. شرایط حاکم بر این بازی خیلی زود گیج کننده میشود، اما تقریباً اکثر مواقع حس رضایت بخشی به بازیکن میدهد. در این بازی از قهرمانان و افراد شرور Marvel مانند Iron Man و Daredevil استفاده شده و باس فایتهای جذابی دارد. شرمآور است که از آن زمان به بعد، دیگر بازی جدید مناسبی برای Punisher پیدا نکردیم (The Punisher: No Mercy به حساب نمیآید)، اما نسبت به آینده آن امیدواریم و آرزوی موفقیت میکنیم.
بازی Spec Ops: The Line
بازیهایی مانند Spec Ops: The Line کم پیدا میشوند. با اینکه بسیاری از شوترهای نظامی تمایل به ستایش جنگ دارند، Spec Ops برداشت واقع گرایانه تری از جنگ را ارائه میدهد که بسیار تند و تلخ است- تا حدی که گاهی اوقات موجب ناراحتی بازیکن میشود. اما این همان چیزی است که آن را خاص میکند. او جرأت بازگو کردن داستانی را به خود داده است که کمتر بازی نظامیای به آن نزدیک شده است و به همین دلیل، در زمان عرضه خود در سال ۲۰۲۱ مورد بیتوجهی قرار گرفت که بسیار شرمآور است. Spec Ops آنچنان که ۲K انتظار داشت، به فروش نرفت و احتمالاُ به همین خاطر است که این مجموعه از زمان انتشار این بازی فعالیت خود را متوقف کرده است. با این وجود، به شدت پیشنهاد میکنیم که حتماً آن را امتحان کنید.
بازی Mirror’s Edge
همانند سایر بازی های دیده نشده، Mirror’s Edge نیز حتی با گذشت ۱۳ سال از زمان انتشار خود در سال ۲۰۰۸، تجربه منحصر به فردی باقی مانده است. بنیاد و اساس آن بر روی پارکور از زاویه دید اول شخص متمرکز شده و یکی از لذت بخشترین بازیهایی است که بازیکن را از همان ابتدا غرق در دنیای خود میکند. دویدن به بالای یک ساختمان یا بالاترین نقطه یک سازه بلند برای رسیدن به هدف خود بسیار ارزشمند است، به خصوص اگر به روش شیکی انجام شود و تا امروز بی همتا مانده است. دنباله آن یعنی Mirror’s Edge: Catalyst هم بد نیست، اما نسخه اول آن بسیار بهتر است. EA کاملاً با Mirror’s Edge ریسک کرد و از نظر تجاری با مشکل روبرو شد، به همین دلیل است که بازیهای این چنینی را زیاد نمیبینیم.
بازی Einhänder
Einhänder بازیای است که قطعاً به یک ریمستر یا یک درگاه مدرن نیاز دارد، زیرا بازی بسیار جذابی برای پلی استیشن ۱ بود. این یک بازی دو و نیم بعدی به سبک shoot-’em-up است که توسط Square (پیش از آن که Square Enix نامیده شود) ساخته شده است. سبک بصری و صداهای آن به یادماندنی هستند، اما ستاره واقعی این بازی، نمایش گیم پلی آن است که در آن بازیکن به کنترل یک سفینه فضایی میپردازد و سلاحهای مختلفی برای از بین بردن دشمنان دارد.
بازی Wario Land 4
هرچه در مورد Mario گفته شد، کافی است. یکی از شخصیتهای Nintendo که مورد بیتوجهی قرار گرفته، Wario است. بازی آن یعنی Wario Land 4 مثال درخشانی است از یک بازی Nintendo که حتی در عجیبترین حالت هم لذتبخش است. آنچه که این بازی را جالب و سرگرم کننده میکند، مراحل آن است که طوری طراحی شده اند که به طرف جلو و عقب تکمیل شوند. هر مرحله آن به طرز شگفت انگیزی رنگارنگ و زیبا است. به علاوه با وجود حس شوخ طبعی، موجودات مضحک منزجر کننده و بعضی از جذابیتهای Wario باعث شده که یکی از بهترین بازیهای Game Boy Advance را تجربه کنید.
منبع: DigitalTrends