جزئیات و بررسی بازی Bendy and the Ink Machine
بازی Bendy and the Ink Machine یک بازی اپیزودی، معمایی، اکشن و اول شخص و ترسناک است که ۵ فصل آن در ابتدا و در تاریخ ۱۰ فوریه سال ۲۰۱۷ به بازار عرضه شد و نسخه نهایی آن در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۸ در اختیار مخاطبین قرار گرفت.
انیمیشن Rubber hose و سبک کارتن های اوایل قرن ۲۰ چیزی است که در دنیای بازی های ویدیویی دوباره جان گرفته است. زمان آن فرا رسیده است تا این سبک انیمیشن در دنیای وحشت به کار گرفته شود و این کاری است که شرکت بازی سازی theMeatly Games با ساخت بازی Bendy and the Ink Machine ویندوز و ایکس باکس وان انجام داده و ویرایش کامل بازی را پس از انتشار فصل های بازی از فوریه سال گذشته منتشر کرده است.
بازی Bendy and the Ink Machine یک بازی اپیزودی، معمایی، اکشن و اول شخص و ترسناک است که ۵ فصل آن در ابتدا و در تاریخ ۱۰ فوریه سال ۲۰۱۷ به بازار عرضه شد و نسخه نهایی آن در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۸ در اختیار مخاطبین قرار گرفت. این بازی از همان زمان انتشار توجهات زیادی را به خود جلب کرد و ویژگی های زیبایی شناختی و داستان آن همه را انگشت به دهان گذاشت. مایک مود، برنامه نویس و سازنده بازی این اثر را به عنوان یک “موفقیت تصادفی” قلمداد کرده است. در حال حاضر، فصلی تحت عنوان Bendy and the Dark Revival برای عرضه در سال ۲۰۱۹ در حال ساخت است.
سبک کارتونی قدیمی بازی محوریت تجربه ی کاربر را تشکیل می دهد. شما به عنوان همکار سابق دروو وارد استودیوی جووی دروو می شوید تا چیزی را که او می خواهد پیدا کنید. به محض ورود می فهمید که همه جا خالی است و شما تنها کسی هستید که اینجا پرسه می زنید … یا نه؟
عنوان بازی به شخصیتی اشاره دارد که استودیو شهرتش را وام دار اوست: بندی که نسخه ی دیگری از میکی موس است. برای همین است که همه جا تصاویر و فیلم هایی از بندی می بینید. پشت این خنده ی شیرین شخصیتی شیطانی نهفته است. در حقیقت، سکوت مخوف استودیو شما را درون یک جو شوم قرار می دهد و از همان ابتدای بازی حس ترس درون شما القا می گردد.
با ادامه مقاله جزئیات و بررسی بازی Bendy and the Ink Machine همراه باشید
نکات ترسناک فصل اول بسیار کم است اما هرکدام از انها اثر زیادی بر کاربر داشته و بخش اعظم بازی شامل گشتن در محیط، حل معماهای آسان و پیدا راهی برای رفتن به اعماق استودیو است. پس از مدتی ابزارآلاتی در اختیار شما قرار گرفته و مسیر بازی عوض می شود و آن مکان آرام و کند به مکانی پر از سروصدا تبدیل شده و شما در تماس مستقیم با دشمنان قرار می گیرید و با آنها مبارزه می کنید. البته بازی همیشه اینگونه نیست و ممکن است آن شرایط آرام و ساکت برقرار شود.
غول هایی که با آنها مواجه می شوید، متفاوت هستند. دشمنانی وجود دارند که نمی توانید آنها را بکشید و فقط باید از دستشان مخفی شوید. اما در اکثر مواقع، با دشمنانی جوهری طرف هستید. آنها نسبتا زود می میرند و یک مانع محسوب نمی شوند، اما ممکن است در هر قسمت از بازی با صدای زیاد سر راه شما سبز شوند و زمانی که مشغول پرسه زدن هستید، به شدت شما را وحشت زده کنند.
این بازی شما را وادار می کند تا از سلاح خود بخوبی استفاده کنید و در برخی از قسمت ها، بازی از هدف خود که همان ترس است فاصله می گیرد. اما باید گفت که هیچ وقت جو خود را گم نمی کند. هرچه بیشتر به اعماق استودیو می روید، بازی آزاردهنده تر شده و به دلیل طراحی صوتی فوق العاده خوب بازی، دشمنان می توانند شما را بترسانند. تنش کاربر هرگز یکنواخت نمی شود، به عبارت دیگر، شما به مدت طولانی در یک محیط، در حال حل یک معما و یا مبارزه با یک دشمن باقی نمی مانید. کسل کننده بودن بازی مخالف حس ترس است و آن را نابود می کند.
به دلیل سیال بودن و جنب و جوش پیوسته ی بازی، شاید فکر کنید که بازی خیلی زود تمام می شود، اما معماهایی که با آنها برخورد می کنید متغیر بوده و با یکدیگر فرق دارند. برخی اوقات به بازی های معمولی مشغول می شوید و زمانی از شما خواسته می شود تا از جوهر یک لوله را قالب گیری کنید و در تمام این اوقات باید مواظب تهدیداتی که منتظرتان هستند باشید. بازی ساده است و شما را کسل نمی کند. روند بازی بر خلاف این جمله ی کلیشه ای است گه “هرچقدر بازی کندتر پیش رود، بر ترس آن افزوده می شود.”
