راهنمای قدم به قدم بازی Octopath Traveler (قسمت دوازدهم)

نشانگر سبز روی نقشه کوچک در بازی Octopath Traveler را دنبال کرده و از توانایی پرسشگری آلفین برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمایید. آلفین در حین کمک به یک پیرزن از او می پرسد که کجا می تواند یک بطری نوشیدنی برای میگل پیدا کند. زن وقتی آن نام را می شنود جا می خورد.

راهنمای قدم به قدم بازی Octopath Traveler (قسمت دوازدهم)

داستان آلفین – فصل ۳

یک معمای اخلاقی

آلفین، پس از درمان مردم شهری که توسط یک داروساز مریض شده بودند، به Saintsbridge رسید و در آنجا داروساز دیگری را دید که از درمان زخم مهلک یک مرد خودداری می کند و می گوید که جان او ارزش نجات دادن ندارد.

آلفین به این کار اعتراض کرده و مرد محکم روی تصمیم خود می ماند و دور می شود و پس از آن آلفین خود زخم مرد را درمان می کند. آلفین آن مرد را که میگل نام دارد به خانه اش برده تا استراحت کند و میگل قول می دهد که هر وقت سرحال شد آلفین را به یک نوشیدنی دعوت کند. آلفین وقتی می بیند که میگل فقط در مورد غذا و نوشیدنی صحبت می کند، متوجه می شود که او گرسنه است و تصمیم می گیرد به میخانه برگردد.

با رفتن به سمت نشانگر روی نقشه کوچک به میخانه بروید.

آلفین با ورود به میخانه متوجه یک جنازه روی کف اتاق می شود، اما نمی فهمد که چه چیزی پسر را به این روز انداخته است. او پسر را به سادگی در مان می کند. پسر خود را اوگن معرفی می کند. آلفین تصمیم می گیرد به سراغ بقیه برود.

نشانگر سبز روی نقشه کوچک را دنبال کرده و از توانایی پرسشگری آلفین برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمایید. آلفین در حین کمک به یک پیرزن از او می پرسد که کجا می تواند یک بطری نوشیدنی برای میگل پیدا کند. زن وقتی آن نام را می شنود جا می خورد. آن پیرزن میگل را به دزدی و قتل متهم می کند. آلفین گیج شده و با احساساتی مبهم آن محل را ترک می کند. همانطور که از خانه ی پیرزن خارج می شود، اوگن به سمت او می آید. اوگن از کارهای بد میگل خبر داشته و می گوید که او ارزش درمان کردن را نداشته است. آلفین به شدت با این مسئله مخالفت کرده و می گوید که داروسازها هیچ وقت حق قضاوت در مورد بیماران خود را ندارند.

اوگن از آلفین درخواست کرده تا به او یکی از معجون های خود را نشان دهد تا توانایی اش برای واگن اثبات شود. آلفین قبول کرده و اوگن در مورد استعداد و اعتماد بنفس داروسازها سخنرانی می کند. او به آلفین می گوید که بیشتر در مورد معنای حقیقی نجات جان انسان ها فکر کند و میگل را با یک معمای اخلاقی تنها می گذارد. آلفین تصمیم می گیرد که از میگل عیادت کند.

نشانگر سبز را دنبال کرده تا به خانه میگل برسید.

آلفین پس از رسیدن به خانه میگل متوجه می شود که زخم بدتر شده است. او می خواهد از داروی قوی تری استفاده کند و در همان لحظه سخنان اوگن در ذهنش تداعی می شود. آلفین با مردی روبروست که قطاری از اتهامات پشت سر او ردیف شده است.

او در مورد دزدی و قتل اعتراف می کند و قسم می خورد که سه فرزند داشته و باید از آنها مراقبت کند. بنابراین آلفین برای کمک به آن مرد موافقت می کند اما به شرطی که دست از دزدی بکشد. آلفین تا پاسی از شب برای درمان میگل تلاش می کند. او خوابش می برد و پس از بیدار شدن، متوجه می شود که میگل آنجا نیست.

با استفاده از نشانگر روی نقشه کوچک به سراغ میگل بروید.

آلفین متوجه می شود که میگل کودک خردسالی را گروگان گرفته و چاقویی روی گلوی او گذاشته است. او می گوید که شرط آزادی کودک این است که مادرش پول را به جنگل  Riviria بیاورد. آلفین پس از صحبت با مادر کودک به او قول می دهد که جان بچه اش را نجات خواهد داد. اوگن از نزدیک شاهد ماجراست.

به سمت جنگل  Riviria بروید.

جنگل  Riviria

موقعیت در نقشه

راهنما

در اینجا نقشه، به همراه موقعیت آیتم ها و صندوق در اختیار شما قرار می گیرد.

نقشه

شرق : Saintsbridge

اعداد صندوق مطابق نقشه فوق است.

دشمنان حاضر در این ناحیه

مبارزه با غول مرحله آخر: میگل

آلفین پس از رسیدن به میگل به صحنه ای بر می خورد که او برای ساکت کردن کودک به او چاقو می زند. آلفین می خواهد زخم کودک را درمان کند، اما وقتی می گوید که ممکن است کودک بمیرد، میگل دچار اشتباه شده و می گوید که چهار بچه دارد، در حالیکه قبلا گفته بود سه بچه دارد. او در داستان دروغین خود گیر افتاده و به اشتباه خود اعتراف می کند، اما هنوز از کارهای خود شرمنده نیست.

نکته ای که در مورد میگل باید به آن توجه داشت، تغییر مداوم نقاط ضعف است. به این خاطر با استفاده از قابلیت های تهاجمی متفاوت او را عقب برانید. سعی کنید از افراد مختلف در تیم خود استفاده کرده تا به سادگی او را شکست دهید.

پیشنهاد می کنیم که او را مسموم کنید. استفاده از دزد برای کاهش حملات فیزیکی نیز راه خوبی است.

میگل

معمای بدون پاسخ

میگل پس از شکست روی زمین افتاده و آلفین به سمت کودک می رود. متوجه می شود که او هنوز نفس می کشد و برا درمان او اقدام می کند، اما می گوید که باید کودک را به مکان امن تری منتقل کند.

چند روز بعد، کودک که تیموتی نام دارد، در کنار مادرش به هوش می آید. پسر می پرسد که چه کسی او را نجات داده است.

به سمت نشانگر سبز رفته تا به شرق برسید.

آلفین در هنگام خرج از شهر به اوگن برخورد می کند و از او می پرسد که اگر به جای آلفین بود چه کار انجام می داد. اوگن می گوید که زندگی سلسله ای از انتخاب هاست و آلفین انتخاب غلطی داشته است. اوگن می گوید که او هم زمانی مانند آلفین برای هیچ کس تبعیض قائل نمی شد و سپس داستان درمان یک انسان جانی را تعریف می کند که پس از درمان جان همسرش را گرفت. از آن روز به بعد تصمیم گرفت تا تنها افراد لایق را درمان کند.

آلفین – فصل ۴

مرد شکست خورده

آلفین پس از آنکه اعتماد به نفسش در  Saintsbridge دچار تزلزل شد برای یافتن پاسخ سئوالاتش به Orewell می رسد. او به مردی می رسد که مدعی است همسر و کودکش از طاعون رنج می برند و این بیماری در شهر در حال پخش شدن است. آلفین برای کمک به آنها به سمت خانه ی مرد می رود.

او به اتاقی پر از بیمار می رسد. اوگن هم در آنجا حضور داشته و از بیماران سئوالاتی می پرسد تا ببیند چه کسی لیاقت درمان دارد. او می خواهد به اوگن کمک کند، اما او از این کار ممانعت به عمل می آورد. آلفین پس از رسیدگی به بیمارانش به سمت میخانه رفته و اوگن به سمت یکی از بیماران آلفین می رود تا ببیند چه دارویی به او خورانده شده است.

به دنبال نشانگر سبز رفته تا به میخانه برسید.

آلفین در داخل میخانه یک نوشیدنی سفارش می دهد. اوگن در انجا به او ملحق می شود. او می گوید دارویی که آلفین به بیمارانش داده نسبت به آن چیزی که در Saintsbridge مشاهده کرد سطح پایین تری دارد. آلفین این گفته را می پذیرد و عنوان می کند که این اواخر نتوانسته هدف کارش را درک کند. اوگن همین فکر را در مورد کار خود دارد. آلفین متوجه لرزش دستان اوگن می شود. پس از آن ملاقات، همینطور که آلفین از روی پل رد می شود، یکی از مردم روستا او را متوقف کرده و می گوید که با وجود داروهای واگن، تبش بدتر شده است، همچنین می گوید که اوگن ابزار خود را انداخته و سرفه های وحشتناکی داشته است.

در صحنه ی بعد اوگن را در حال خواب می بینیم. او خواب زن مقتول خود را می بیند. او از خواب بلند شده و به شدت سرفه می کند، سپس تصمیم می گیرد به سراغ افرادی برود که به او نیاز دارند.

صبح روز بعد، آلفین تصمیم می گیرد تا در شهر حرکت کند تا ببیند کسی به کمکش نیاز دارد یا خیر. او در هنگام عبور از روی پل متوجه اوگن و مردی شده که از او به خاطر داروهایش تشکر می کند. او به اوگن برخورد کرده و در مورد دست لرزان و سرفه هایش با او صحبت می کند. در آن لحظه اوگن در مقابل او روی زانوهایش می افتد. آلفین به سمت او رفته تا کمکش کند اما اوگن اجازه نمی دهد و می گوید که دقیقا می داند که چه اتفاقی برایش افتاده است. آلفین از آنجا نمی رود و در نهایت برای درمان اوگن اقدام می کند. او متوجه می شود که اوگن شدیدا تب داشته و دانه های صورتی روی پوستش ظاهر شده اند. اوگن می گوید که خواهد مرد و اینکه اجازه نمی دهد درمان شود، نباید آلفین را نگران کند. به آلفین می گوید که فراموشش کند.

به سمت افراد علامت گذاری شده رفته و از آنها در مورد اوگن سئوال کنید.

آلفین پس از پرس و جو در مورد اوگن می فهمد که او نام ملیسا را زیر لب زمزمه می کند. اوگن به آلفین می گوید که پس از کشته شدن ملیسا، او برای کمک به دیگران سفر کرده است. یک روز، او قاتل همسرش را پیدا کرده و در آخر شب او را به همان شکل به قتل رساند. او بعدها به این مسئله فکر نمی کند که خانواده ای را از هم متلاشی کرده و به کار خود ادامه می دهد. او بعدها تصمیم به خودکشی می گیرد اما این کار را نمی کند. اوگن با درمان افراد مختلف، خود به بیماری های زیادی مبتلا شده اما خود را درمان نکرده است و متوجه شده که زندگی خودش ارزش نجات دادن ندارد. او تصمیم می گیرد استراحت کند و آلفین او را ترک می کند.

آلفین از خود سئوال می کند که وقتی کسی تصمیم گرفته درمان نشود و بیمار بماند، چرا باید او را معالجه کند. زف نامه ای به آلفین نوشته و از او می خواهد که در ایمان و عقیده اش ثابت قدم باشد. آلفین الان می داند که چکار کند، او به سمت اوگن رفته و او را مجبور به درمان می کند. آلفین آنجا را ترک کرده تا دارویی برای درمان کامل اوگن پیدا کند. آلفین نمی داند کجا برود و به زمانی فکر می کند که در کنار زف بود. او سعی می کند ترکیب معجون و دارو را به خاطر بیاورد.

در اینجا کنترل آلفین جوان را در یک خاطره به دست می گیرید. از توانایی خود برای سئوال از ناجی مرموز استفاده کنید.

آلفین در خاطره ی خود به یاد می آورد که آن مرد داروهایش را از جنگل Rubeh در نزدیکی Orewell تهیه کرده است.

مسیر جنگل  Rubeh

موقعیت در نقشه

راهنما

در اینجا نقشه به همراه موقعیت آیتم ها و صندوق ها در اختیار شما قرار می گیرد.

شرق : Orewell | شمال غرب : جنگل Rubeh

اعداد صندوق مطابق نقشه فوق است

دشمنان حاضر در این ناحیه

جنگل Rubeh

موقعیت در نقشه

راهنما

در اینجا نقشه، در کنار موقعیت آیتم ها و صندوق ها در اختیار شما قرار می گیرد.

نقشه

جنوب : مسیر جنگل Rubeh

اعداد صندوق مطابق نقشه فوق است

دشمنان حاضر در این ناحیه

مبارزه با غول مرحله آخر: عقاب غول پیکر

در انتهای مسیر، آلفین با عقاب غول پیکر مواجه می شود.

مانند سایر غول هایی که با آنها مبارزه کردید، عقاب غول پیکر اکثر نقاط ضعف خود را در ابتدای مبارزه پوشش می دهد. برای از بین بردن آنها در اوایل مبارزه، باید از حملات یخی استفاده کنید. در زمان جمع کردن تیم به این نکته توجه داشته باشید. همچنین تا جایی که می توانید باید به او آسیب وارد کنید. در هر دور حداکثر خون شما کاهش می یابد. پس او را به شدت خسته کنید و مطمئن شوید که مبارزه را با بالاترین سطح خون شروع کنید. توصیه می شود که از مهارت Hale  و  Heartyبرای هر کاراکتر استفاده کرده تا خونش ۵۰۰ بعدد افزایش یابد. این دشمن در برابر سم مقاوم بوده و بنابراین زمان خود را هدر ندهید.

توصیف می شود در کنار آلفین از یک داروساز دیگر به همراه دو محقق استفاده کرده تا او را زودتر عقب برانید. در ادامه ی مبارزه داشتن شکارچی برای عقب راندن عقاب با طوفان تیر نیز بسیار مفید است.

عقاب غول پیکر

تصویر قرینه (آیینه ای)

پس از شکست عقاب غول پیکر، او پرواز کرده و دور شده و آلفین پر او را برداشته و به سمت اوگن باز می گردد. آلفین به او می گوید که خیلی زود است که بمیرد؛ هنوز زندگی های زیادی را باید نجات دهد. اوگن نیز به او می گوید که زمانی داروشناسی را ملاقات کرد که همان عقائد آلفین را داشته و اوگن را از خودکشی منع کرده است. در یک فلاش بک، مرد مرموز به اوگن توصیه کرده که دستان او قدرت جان انسان ها و تلاش برای نجات آنان را داراست. زمانی که اوگن از مرد می پرسد که چرا به او کمک می کند، مرد در پاسخ می گوید که وقتی کسی به مشکل می افتد، باید به او کمک کنی. پس از تعریف این داستان، آلفین می فهمد که این مرد همان کسی است که او را در کودکی نجات داد. ما در فلاش بکی می بینیم که مرد همین جملات را به آلفین می گوید. آلفین می گوید که آن مرد جان او را نجات داده و هدف تازه ای را پیش رویش قرار داده است.

اوگن در نهایت می گوید که نام مرد گراهام کراسفورد است. گراهام مشغول سفر شده تا برای زنش که در حال مردن است دارویی پیدا کند، اما وقتی موفق به ساخت دارو می شود، کار از کار گذشته است. اما این دارو آلفین را نجات داده و گراهام به اوگن در مورد پسر روشن فکری تعریف کرده که همان آلفین بوده است. اوگن می گوید که آلفین تصویر تمام نمای گراهام است.

در صحنه ی بعد آلفین را می بینیم که روبروی قبری ایستاده و می گوید : متشکرم. اوگن به او ملحق می شود و می گوید که درمان آلفین موفقیت آمیز بوده و بیماری اش از بین رفته است. او می پرسد که این قبر کیست و آلفین می گوید که گراهام در اینجا خاک شده است. آلفین از آن به بعد تصمیم می گیرد تا به کمک به دیگران ادامه دهد. از اوگن می پرسد که چه کار خواهد کرد و او در پاسخ می گوید که با کمک به دیگران به دنبال جبران گناهانش خواهد بود.