
کارگردان فیلم Mission Impossible 5: Rogue Nation طی خبری اعلام کرد که در جریان فیلم خود از یکی از حرکات جنجالی تعقیب و گریز سرگرمی ویدئویی ساخت جاستین ریچموند استفاده کرده است. در این بازی که Uncharted 3 نام دارد، حرکات اکشنی شبیه به فیلمهای هالیوودی طراحی شده که کاگردان فیلم Mission Impossible 5 را مجذوب خود کرده است.

کارگردان فیلم Mission Impossible 5: Rogue Nation طی خبری اعلام کرد که در جریان فیلم خود از یکی از حرکات جنجالی تعقیب و گریز سرگرمی ویدئویی ساخت جاستین ریچموند استفاده کرده است. در این بازی که آنچارد ۳ نام دارد، حرکات اکشنی شبیه به فیلمهای هالیوودی طراحی شده که کاگردان فیلم Mission Impossible 5 را مجذوب خود کرده است. در این قطعه از بازی شخصیت اصلی هواپیمایی را دنبال میکند که قصد ورود به داخل آن را دارد و در نهایت نیز به داخل آن راهمیابد. Christopher Mckovari کارگردان فیلم Mission Impossible 5 در صفحه شخصی خود نوشت که کارگردان بازی Uncharted 3 را به خاطر خلق چنین صحنههای تحسین میکنم. کارگردان بازی Uncharted 3 نیز در پاسخ به کریستوفر مککواری نوشت که از این اقدام او به وجد آمده است.
توضیحاتی در مورد بازی Uncharted 3
در این مقاله سعی داریم گذری بر شاهکار استودیو ناتی داگ داشته باشیم. به جرأت میتوان گفت مجموعه بازیهای Uncharted به خوبی در میان بازیهای ویدئویی نسل هفتم درخشید و هواداران خود را پابرجا نگه داشت. ناتی داگ سه نسخه از این مجموع را منتشر کرد که هر نسخه در مرحله بالاتری نسبت به دیگری قرار دارد. بازی Uncharted 3: Drake’s Deception بلحاظ جلوههای دیدنی و گرافیک پیشرفتهایی نسبت به نسخههای قبلی دارد که قابل تحسین است. به موضوع اصلی بحثمان یعنی پرداختن به جزییات بازی Uncharted 3: Drake’s Deception برمیگردیم. داستان بازی ادامه نسخههای قبلی است و شخصیتهای نیتن و سالی همچنان حضور دارند و ایفای نقش میکنند. شروع بازی هیجانی و لذت بخش است و این دقیقاً همان چیزی است که مخاطب میخواهد. در ابتدا تصاویری از صحنههای قبلی بازی به نمایش درمیآید تا مخاطب بیشتر در جریان داستان قرار گیرد. صحنههایی از دوران خردسالی نیتن و سالی را به تصویر میکشد و مشخص میکند که دشمن آنها از همان اوان کودکی وجود داشته و همچنان نیز هست. در صحنههای ابتدایی بازی نت دریک و ویکتور سالیوان یا همان سالی را با کت و شلوار و شیک پوش مشاهده میکنیم که در حال انجام معاملهای با شخصی به نام تالبوت هستند. نیتن در این معامله قصد دارد حلقه خود را بفروشد اما در حین انجام معامله درگیری بوجود میآید و نیتن متوجه میشود که دشمن آنها پشت این ماجراست. این فرد خانمی به نام کاترین مارلو است که از کودکی به دنبال آنهاست. درست همینجاست که داستان به حدود بیست سال قبل برمیگردد و چهره تنفرآمیز کاترین مارلو را رو میکند. نیتن که آن زمان نوجوانی شانزده ساله است تحت تعقیب مأمورهای کاترین است و از دست آنها میگریزد. در همین گیر و دارها نیتن با سالی آشنا میشود و آشنایی آنها نیز داستانی دارد. سازنده چه ذهن باز و متفکری داشته که چنین صحنههایی را طراحی کرده است! گذشته نیتن نشان میدهد که وی پسری کنجکاو و خلاق است و در پس یافتن هر چیزی وارد ماجرایی میشود. مجموعه بازیهای آنچارتد بسیار عالی به طراحی شخصیتهای داستان پرداختهاند و در این نسخه نیز به وضوح مشاهده میکنیم. اما بهتر بود روی شخصیت کاترین نیز بیشتر کار میشد تا به واقعیت نزدیکتر شود. در بخش طراحی گرافیک بازی باید سازندگان را مورد تحسین بسیار قرار داد چرا که حتی کوچکترین جزییات صحنهها با دقت و نکته بینی خاصی بارگزاری شده است. میتوان گرافیک بازی را جزو بینظیرترین طراحیهای کنسول نسل هفتم قلمداد کرد. بخش فنی بازی در هیچ قسمتی دچار مشکل نشده است و حتی در پرتراکمترین مکانها هم کاهش کیفیت فریم وجود ندارد. نورپزدازی بسیار عالی کار شده است به طوری که خود را در صحنههای واقعی تصور کنیم.

ساخت تمام کاراکترها، ساختمانها و جزییات بسیار با دقت کار شده است به طوری که نمیتوان ایرادی به ترکیب و رنگبندی آن گرفت. گیم پلی بازی بسیار وسیع و متنوع کار شده است و بازیکن حتی لحظهای از دیدن صحنهها و مناظر خسته نمیشود. از محیطهای بیابانی گرفته تا جنگل و دشت و دمن و دریا و شما میتوانید در تمام این مناطق به گشت و گذار بپردازید. گرافیک و بخش هنری بازی جزو برترینهای بازیهای نسل هفتمی است.سازندگان به نحوی بازی را طراحی کردهاند که مجال خستگی و دلزدگی در بازیکن دیده نمیشود، چون به محض اینکه بازیکن احساس خستگی کند سریع او را وارد محیط جدیتری میکند و تجربه تازهای را برای بازیکن به نمایش میگذارد از پریدن روی اسب گرفته تا غرق شدن در آّب و کشتی سواری همه و همه در سرگرم کردن مخاطب کارگزاری شدهاند. بخش مبارزات بازی بسیار متنوع است. بازیکن از سلاحهای مختلف و متنوعی میتواند استفاده کند و گزینههای زیادی برای انتخاب در اختیار او قرار داده شده است. بسته به هر مرحله نوع سلاحی که دراختیارتان قرار میگیرد متفاوت است. بخش مبارزات پیشرفتی نسبت به نسخههای قبلی ندارند و بهتر بود روی این قسمت بیشتر کار میشد و حرکات تکنیکی جدیدتر و سلاحهای پیشرفتهتری به بازی اضافه میشد تا جذابیت بازی دوچندان شود. در واقع میتوان گفت این نسخه نسبت به نسخه قبلی پیشرفت آنچنانی نداشته است به همین دلیل در نقد و بررسیها بخشهای مختلف بازی امتیاز کمتری در مقابل نسخه قبلی دریافت کرد. تنها بخش گرافیک بازی پیشرفت کرده است. نکتهای که باید به آن اشاره کنیم این است که آنچارت دو نسخهای بود که ایراد زیادی به آن وارد نشد، در واقع میتوان گفت از همه نظر بی نقص بود. بنابراین میتوان اینطور تحلیل کرد که نسخه سوم نیز همان نسخه دوم است و برای جذابیت بیشتر باید گزینههای جدیدتری به بازی اضافه میشد چون جای درست کردن نواقص نداشت. بخش موسیقی بازی بسیار دلنواز و بوسیله بزرپترین موسیقیدانان عرصه سرگرمیهای ویدئویی ساخته شده است و بخاطر لذت بخش بودن موسیقیها حتی میتوان بازی یک آلبوم جداگانه از آنها تهیه کرد. صداگذاری شخصیتهای بازی به قدری تمیز و بی نقص کار شده است که تمام احساسات شخصیتها را به راحتی بازیکن منتقل میکنند و آن لحظه است که مخاطب خود را در متن داستان مییابد و غرق در نقش خود میشود.
در پایان باید بگوییم که بازی Uncharted 3 : Drake’s Deception، اثری است که در سبک خود در میان دیگر بازی ها به خوبی درخشید و هنوز هم در میان سرگرمیهای نسل هشتمی حرفی برای گفتن دارد و بازی که هیچوقت کاربر خود را خسته نمیکند و حتی او را به تکرار تجربه بازی نیز ترغیب میکند.