
همانطور که تریون در بازی Octopath Traveler به سمت بازار سیاه می رود، به ۳ سارق بر می خورد. در حین مبارزه با تریون، رئیس آنها ظاهر شده و آنها را دعوا می کند.

راهنمای قدم به قدم بازی Octopath Traveler (قسمت چهاردهم)
تریون – فصل ۳
تریون به Wellspring رفته تا سنگ سوم را پیدا کند. این سنگ زمرد بوده و در بازار سیاه قرار دارد. بعد از گفتگو با فقیری که در آن حوالی است، متوجه می شوید که نوشیدنی می خواهد.
با استفاده از توانایی تریون از مردی که در فروشگاه اسلحه است نوشیدنی بدزدید.
پس از دادن نوشیدنی به فقیر، او نحوه ی بدست آوردن آدرس سنگ را به تریون می گوید. می گوید که باید به میخانه برود و چیزی را سفارش بدهد که در منو نیست.
به سمت میخانه حرکت کنید.
شنزار جنوب Wellspring
موقعیت در نقشه
راهنما
در اینجا نقشه، به همراه موقعیت آیتم ها و صندوق ها در اختیار شما قرار می گیرد.
نقشه
جنوب شرق: Wellspring | شمال غرب: بازار سیاه
نماد | معنا |
S | محل ذخیره بازی |
صندوق | آیتم |
۱ | انار انرژی زا |
۲ | سنگ روح آتش (L) |
۳ (به حضور تریون نیاز است) | دست بند |
۴ |
اعداد صندوق مطابق نقشه فوق است.
دشمنان حاضر در این ناحیه
دشمن | نقطه ضعف |
سوسمار | نیزه، تیر، سایه |
عقرب وحشی | نیزه، یخ، باد |
غلتک سیاه | خنجر، صاعقه |
Wanderweed | شمشیر، تبر، آتش |
در انتهای شنزار جنوب Wellspring، تریون به غاری بر می خورد که چند مرد نقابدار جلوی آن ایستاده اند. تریون می فهمد که برای ورود به ماسک نیاز دارد. متوجه می شود که صاحب میخانه از پله ها بالا رفته و با نگهبانان صحبت می کند.
می توانید از یکی از مراجعین ماسک بدزدید و یا لیست را از متصدی بار بقاپید. توصیه می کنیم که لیست را بدزدید چرا که موفقیت در آن تضمینی است.
پس از دزدیدن لیست، تریون متوجه می شود که سنگ توسط مردی با کلاه سیاه اورده شده است. او پس از بازگشت به نقطه ای که بیرون غار در آن پنهان شده بود، متوجه می شود که مرد با کلاه سیاه سنگ زمرد را در دستانش گرفته است، اما قبل از اینکه تریون بتواند آن را بدزدد، گروهی از تبهکاران به آن حمله کرده، او را کشته و سنگ را می برند و در بازار سیاه مخفی می شوند.
سارقین را در بازار سیاه تعقیب کنید.
موقعیت در نقشه
راهنما
در اینجا نقشه، به همراه موقعیت آیتم ها و صندوق ها در اختیار شما قرار می گیرد.
نقشه
جنوب : شنزار جنوب Wellspring
نماد | معنا |
S | محل ذخیره بازی |
صندوق | آیتم |
۱ | سبد آلوی نیروبخش |
۲ | انار انرژی زا (L) |
۳ | ۱۰۰۰۰ پول |
۴ | انگور شفابخش (M) |
۵ | طلسم روشنایی |
۶ | خوشه انگور شفابخش |
۷ (به حضور تریون نیاز است) | سنگ آرامش بخش |
۸ | کمان شکارچی زن |
اعداد صندوق مطابق نقشه فوق است.
دشمن | نقطه ضعف |
عقرب وحشی | نیزه، یخ، باد |
استخوان های مبارز | تبر، تیر، آتش، اشعه |
غلتک تاریک | خنجر، صاعقه |
کرم بیابان | نیزه، تبر، باد، اشعه |
عقاب | نیزه، کمان، باد |
مستخدم داریوش | شمشیر، کمان، یخ، اشعه |
نوکر داریوش | شمشیر، نیزه، صاعقه، اشعه |
همانطور که تریون به سمت بازار سیاه می رود، به ۳ سارق بر می خورد. در حین مبارزه با تریون، رئیس آنها ظاهر شده و برای اینکه پشت سر خود ردپا به جا گذاشته اند آنها را دعوا می کند. رئیس آنها همان شریک قبلی تریون، داریوش است.
پس از اینکه داریوش تریون را سرزنش می کند و دستبندش را مسخره می کند، کار را به نوکران خود واگذار می کند تا تریون را از بین ببرند.
با نوکران و مستخدمین داریوش بجنگید. آنها مشکل زیادی درست نمی کنند.
پس از شکست مردان داریوش، فلاش بکی از خیانت داریوش به تریون می بینیم. او تریون را از روی صخره به پایین پرت کرده تا جایگاه بالاتری نزد سیانوس پیدا کند
در امتداد مسیر حرکت کنید.
تریون یکی از مردان داریوش به نام گرت را می بیند که در مورد گذشته ی داریوش و تریون سئوالاتی مطرح کرده و داریوش در پاسخ می گوید که اگر می خواهد زنده بماند، بیش از این سئوال نکند.
در امتداد مسیر حرکت کنید.
در انتهای مسیر با داریوش مواجه می شوید، داریوش هم گرت را برای مبارزه با او ارسال می کند.
مبارزه با غول مرحله آخر: گرت
علاوه بر گرت با سارقین مبارزه خواهید کرد.
سارقین زخم های گرت را درمان می کنند، بنابراین سعی کنید آنها را عقب برانید و تا حد امکان سریع از شرشان خلاص شوید. مسموم کردن او هم فکر خوبی است.
گرت
داستان | تریون – فصل ۲ |
مکان | بازار سیاه |
HP | ۳۸۹۶۲ |
نقطه ضعف | |
سپرها | ۵ |
حملات ویژه | “نمی توانی با من رقابت کنی” (گرت هر دور دوبار حمله می کند) “گرت حالت دفاعی به خود می گیرد” (باطل کردن برخی از نقاط ضعف گرت) جادوی دزدی (آسیب زیاد به یکی از دوستان و گرفتن نیمی از SP موجود) نفس فرار (آسیب زیاد به تمام دوستان و ترمیم زخم های دشمن) Will O’ Wisp (آسیب به تمام دوستان) |
افزودن | ۲ سارق |
غارت | عصای گرت انار انرژی زا |
سارق
HP | ۷۳۰۵ |
نقطه ضعف | |
سپرها | ۵ |
حملات ویژه | ضربه (آسیب به یکی از دوستان) نمک بودار (ترمیم یکی از دشمنان) |
قول ها و اعتماد
پس از شکست گرت، تریون قسم می خورد که به دنبال داریوش خواهد رفت.
پس از این صحنه می بینیم که تریون به عمارت راووس رفته است. او می گوید که سنگ را در اختیار نداشته و باید آن را تمام کند. بانوی عمارت برای او داستان درد و خیانت افرادی را تعریف می کند که پس از مرگ والدینش تنها برای به دست آوردن پول به او کمک کرده اند. هیتکات می گوید که داریوش و گروهش در شهر Northreach قرار داشته و سنگ طلا را هم در اختیار خود گرفته اند. هیتکات می گوید که برای جمع آوری اطلاعات به Northreach خواهد رفت.
بانو کوردلیا به تریون می گوید که چگونه به خاطر هیتکات می تواند به دیگران اعتماد کند و اینکه تریون هم می تواند مجددا به دیگران اعتماد نماید. بنابراین تریون به Northreach رفته تا با شریک قبلی خود ملاقات کند.

تریون – فصل چهارم
بهشت دزدها
تریون به Northreach تا به دنبال دو سنگ باقیمانده ای باشد که توسط داریوش به سرقت رفته اند. وقتی به شهر می رسد متوجه می شود که چند دزد به یک نفر حمله کرده اند. آن مرد پس از داد و هوار کردن در مورد سرقت صورت گرفته، می گوید که سرقت در Northreach یک امر طبیعی است.
تریون به میخانه می رود و یکی از حضار او را می شناسد. زمانی که درخواست نوشیدنی می کند، متصدی بار در را به تریون نشون می دهد. تریون متوجه پوستری روی دیوار می شود که عکس خودش است و زیر آن نوشته شده که اگر به این فرد کمک کنید، این کار به منزله ی مخالفت مستقیم با داریوش خواهد بود.
با رفتن به دنبال نشانگر سبز به بخش شمالی بروید.
همانطور که به سمت شمال می رود، دو نفر از مردان داریوش او را متوقف می کنند. آنها بقیه را صدا زده و به تریون حمله می کنند.
این مبارزه خیلی دشوار نیست. مانند بقیه به آنها حمله کنید.
پس از شکست اولین گروه دشمنان، گروه بزرگتری به سمت شما حمله ور می شوند و هیتکات به کمک شما می آید. پس از خوش و بشی کوتاه، آن دو مخفی می شوند.
آنها به یک خانه ی کوچک می رسند و هیتکات می گوید که او هم مانند تریون یک دزد بوده است. او از جوانی پادشاه راووس را می شناخته و به عمارت آمده تا سرقت کند اما دستگیر شده و قسم خورده است که از دخترش و سنگ ها مراقبت خواهد کرد.
او و بانوی عمارت به یکدیگر شدیدا اعتماد دارند. تریون قول می دهد که سنگ ها را باز گرداند و برای پیدا کردن داریوش بیرون می رود.
به سمت غرب رفته و از نشانگر روی نقش کوچک پیروی کنید.
تریون گروهی از افراد داریوش را در مقابل اسلحه خانه می بیند و سریع پنهان می شود. آنها در مورد پیدا نشدن تریون صحبت کرده و دوباره به جستجو می پردازند.
به سمت شمال شرق شهر بروید.
تریون متوجه می شود که سردسته نگهبانان وارد یک کلیسای قدیمی و متروکه می شود. او چند پله را برای مخفی شدن بر می گزیند، اما برای استتار به پوشش نگهبانان نیاز دارد.
دزدی که روی نقشه علامت گذاری شده را پیدا کنید. سپس لباس هایش را بدزدید.
تریون یکی از مردان داریوش را به خاطر تبعیت از او سرزنش کرده و لباس او را می دزدد و او را بیهوش می کند.
پس از پایین رفتن از پله ها، تریون به سادگی با لباس های جدیدش بقیه را گول می زند اما برای اینکه مخفیانه پیشروی کند باید لباس دزد داشته باشد. یونیفورم دزد مقابل کاروانسرا را سرقت کرده و به سرداب کلیسا باز گردید.
او با این لباس می تواند به سادگی وارد شود و به بقیه می گوید اگر کسی با این لباس ها آمد به او اجازه ورود ندهند.
سردسته بدون لباس اجازه ی ورود می خواهد، اما زیردستان به خاطر دستور تریون به او اجازه ورود نمی دهند.
سرداب کلیسا
موقعیت در نقشه
راهنما
در اینجا راهنما، به همراه موقعیت صندوق و آیتم ها در اختیار شما قرار می گیرد.
شمال شرق : Northreach
نماد | معنا |
S | محل ذخیره بازی |
B | مبارزه با غول مرحله آخر (داریوش) |
صندوق | آیتم |
۱ | گیاه تجدید حیات |
۲ | مربای نیروبخش |
۳ | سنگ روح یخ (L) |
۴ (به حضور تریون نیاز است) | شمشیر |
۵ | طلسم نور |
۶ | سنگ بیدار کننده |
۷ | انار انرژی زا (L) |
۸ | سبد آلوی نیروبخش |
۹ | مربای نیروبخش |
۱۰ | عتیقه جذاب |
۱۱ | طلسم خالی |
اعداد صندوق مطابق نقشه فوق است
دشمنان حاضر در این ناحیه
دشمن | نقطه ضعف |
رهبر سارقین ۱ | خنجر، تبر، آتش، اشعه |
رهبر سارقین ۲ | خنجر، تبر، آتش، اشعه |
رهبر سارقین ۳ | تبر، اتش، اشعه |
عنصر یخ | آتش، صاعقه |
دزد استخوانی | تبر، تیر، صاعقه، اشعه |
خفاش گوشتخوار | شمشیر، تیر، کمان، یخ |
زره نفرین شده | تبر، تیر، آتش، یخ |
مبارزه با غول مرحله آخر : داریوش
تریون در انتهای مسیر دو سنگ دزدیده شده را پیدا می کند. او از خود می پرسد که اصلا چرا داریوش به دنبال پیدا کردن این سنگ هاست و صدایی در پاسخ می گوید که سنگ ها به انسان قدرت می دهند. داریوش ظاهر شده و تریون توضیح می دهد که اکنون به خاطر کسانی اینجاست که به او اعتماد دارند و داریوش به خشم می آید. تریون در مورد اعتقاد به اعتماد دیگران می گوید و داریوش اینکار را احمقانه تلقی می کند.
داریوش غول سختی نبوده و تا زمانی که اماده باشید، مشکلی پیش نمی آید. او به شما اجازه ی استفاده از آیتم ها را نمی دهد، بنابراین باید به دنبال استفاده از نقاط ضعف او باشید. او برخی از آنها را بسته و برخی را باز نگه می دارد. اگرچه همیشه خنجر را رها نگه می دارد، بنابراین از آن استفاده کنید.
توصیه می شود که برای استفاده از نقطه ضعف خنجر از دو دزد استفاده کنید. همچنین حداقل یک جنجگو برای ضربه با نیزه داشته باشید. داشتن یک محقق و بازرگان برای دیگر نقاط ضعف او مفید است.
داریوش
داستان | تریون – فصل ۴ |
مکان | سرداب کلیسا |
HP | ۹۸۹۲۳ |
نقاط ضعف | |
سپر ها | ۴ عدد در ابتدای بازی، حداکثر ۸ عدد |
حملات ویژه | دزدیدن آیتم ها (آسیب زیاد به تمام دوستان و جلوگیری از استفاده از آیتم ها) دزدیدن خون (آسیب به یکی از دوستان، استفاده از آسیب برای افزایش خون داریوش) “داریوش تقویت می شود” (اضافه شدن دو سپر پس از هر عقب نشینی و مسدود سازی برخی از نقاط ضعف ها) رفت و برگشت (آسیب زیاد به تمام دوستان) “داریوش همه را به گریه می اندازد” (سه بار حمله در هر دور توسط داریوش) پشه خوار (کاهش دفاع فیزیکی تمام دوستان و حمله برای دو دور) Will O’ Wisp (آسیب به یکی از دوستان) |
افزودن | |
غارت | سیب قرمز |
تحقق یک وعده
او پس از شکست داریوش، با او در مورد خیانت داریوش به تریون صحبت می کنند.
داریوش می گوید که فقط قدرت را می خواسته و همه را در این مسیر کنار زده است.
صحنه به جایی می رود که داریوش در میان ثروت خود قرار گرفته و می خواهد سنگ ها را رها کند و کار را از ابتدا شروع نماید. مردان او مقابلش ایستاده و او به آنها می گوید که در حمل طلا کمک نمایند. در آنجا سارقین به داریوش چاقو زده و به او خیانت می کنند. داریوش، در حالی که تنهاست و خونریزی دارد، از تریون طلب کمک می کند.
در صحنه ی بعد کوردلیا را در Bolderfall می بینیم که متوجه رسیدن تریون و هیتکات می شود. تریون سنگها را به او می دهد و زمانی که کوردلیا از هیتکات می خواهد تا کلید باز کردن دستبند را به او بدهد، هیتکات می گوید که قفل از قبل باز بوده است.
او همچنین می گوید که سنگ ها کلید باز شدن دروازه Finis است. تریون می گوید که این مسائل به او ارتباطی نداشته و می خواهد برود، اما کوردلیا مانع او می شود و می خواهد از او تشکر کند. کوردلیا از او می پرسد که کجا می رود و تریون در پاسخ می گوید که هرجا پاهایش او را ببرند. او از کوردلیا تشکر کرده و آنجا را ترک می کند.