
God of War در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این بازی نه تنها یکی از بهترین بازیهایی است که از این نسل بازی کرده ایم، بلکه بهترین بازیای است که سونی تاکنون تولید کرده است و آیندهای که برای این مجموعه در نظر گرفته نیز یک اتفاق هیجانانگیز است. سونی رسماً مجموعه خود را با God of War: Ragnarok (یا هرچیزی که در نهایت نامگذاری میکنند) در سال ۲۰۲۱ منتشر خواهد کرد و میلیونها نفر به طرز شگفت آوری درباره این بازی جنجالهایی برپا میکنند.
قطعاً ما هم جزئی از این میلیونها نفر خواهیم بود و مانند بسیاری افراد دیگر، ما نیز امیدواریم این مجموعه شامل مواردی باشد که باعث بالاتر رفتن رتبهاش نسبت به بازیهای قبلی شود. در ادامه درباره چند مورد از این ویژگیها صحبت خواهیم کرد.
رؤسای بیشتر
God of War همیشه تاریخچه درخشانی از جنگ رئیسان داشته است، از Minotaur در بازی اول تا Colossus of Rhodes در God of War 2 و Cronos در God of War 3. بازی God of War (2018) چندین صحنه به یادماندنی داشته است. به خصوص جنگ رئیس در برابر Baldur که بازی را تمام میکرد. اگرچه این بازی بیکیفیت نیست، اما کیفیت کمی هم ندارد. به جز این سه یا چهار مجموعه مواجهه رئیس در بازی وجود دارد و بسیاری از برخوردها مشابه مبارزات قدیمی هستند.
کارگردان بازی God of War کوری بارلوگ صریحاً درباره این مسائل صحبت کرده است و اذعان داشته که بسیاری از رئیسان باید از بازی حذف شوند تا زمان توسعه بازی (که تقریباً چهار سال طول کشیده است) کوتاه شود. امیدواریم در بازی بعدی این اتفاق نیافتد. مبارزات حماسی رئیس و God of War باهم همراه هستند، در نتیجه امیدواریم شاهد موارد بیشتری در Ragnarok باشیم.
سلاحهای بیشتر
God of War (2018) کار غیرممکنی را انجام داد. این بازی تیغههای زنجیری نمادین Kratos را با Leviathan Axe جایگزین کرد، سلاحی که در گیم پلی عملکرد عالی داشت و بلافاصله بسیاری از بازیکنان را عاشق خود کرد. درست زمانی که باور کردیم که Blades of Chaos برای همیشه از بین رفته است و این تبر شگفت انگیز جدید در بقیه فرانشایزها خواهد بود، آنها بازگشتند. تغییر سلاحها چیزی است که از آغاز God of War وجود داشته است، اما هیچگاه به این اندازه سرگرم کننده نبوده است.
پس ما دیگر چه چیزی از این مجموعه میخواهیم؟ خب، سلاحهای بیشتر. The Blades of Chaos و Leviathan Axe قرار است به بازی برگردند، اما امیدواریم حداقل یک یا دو سلاح جدید نیز وارد بازی شوند و یکی از آنها باید Mjolnir باشد.
قلمروهای بیشتر
بازی God of War (2018) Kratos و Atreus را وارد قلمروهای مختلفی از اساطیر Norse کرد، و ماجراجویی در Midgard نیز به سایر قلمروهایی مانند Alfheim، Helheim، و غیره افزوده شد. با این وجود، سه قلمرو همچنان کشف نشده باقی مانده اند. اگرچه Asgard، Vanaheim و Svartalfheim در اتاقهای چرخنده مرکزی ظاهر شدند که به تمام قلمروها متصل بود، اما Kratos و Atreus هرگز واقعاً به این اتاقها نرفته اند.
ناگفته نماند که این موارد برای این دنباله نیز حفظ شده است، که از دیدگاه داستانی منطقی به نظر میرسد. Asgard و Vanaheim احتمالاً محور اصلی داستان بازی بعدی خواهند بود، چیزی که Ragnarok در آن نقش اصلی داستان را بر عهده دارد. اینکه چگونه (یا اگر) بازی Svartalfheim – قلمرو کوتولهها- را در داستان گنجانده است هنوز مشخص نیست. Brok و Sindri احتمالاً هنوز از شخصیتهای مهم خواهند بود و این دو ممکن است به نوعی Kratos و Atreus را به سمت قلمرو نژادیشان سوق دهند.
مأموریتهای جانبی بهتر
اگرچه این بازی به هیچوجه یک بازی جهان باز نبود، اما God of War (2018) از نظر ساختار و طراحی جهان بسیار بازتر بود و طراحی چرخشی و گفتگوهایی به بازیکنان فرصتی برای کنار گذاشتن مأموریتهای جانبی و جستجو در Midgard را میداد تا فعالیتهای اختیاری و مأموریتهای جانبی بسیار زیادی را انجام دهند. بسیاری از این مأموریتها لحظات به یادماندنیای را به همراه داشتند- مثلاً، سه اژدها و والکریها همه بخشی از تلاشهایی هستند که هیچگاه مجبور به انجام آنها نیستید، اما با همین رمز، چند مأموریت جانبی وجود دارد که بیش از حد کلی، یا بدون پاداش و یا ترکیبی از هر دو هستند.
چیزی که دوست داریم در Ragnarok ببینیم، پایداری است. God of War (2018) به صراحت نشان داده که SIE Santa Monica افرادی را برای ساخت چند مأموریت جانبی عالی دارد. حال، آنها باید همه کارها را به سطح بعدی برسانند و مطمئن شوند که با پایداری و ثبات بیشتری به آن سطح از کیفیت میرسند. این موضوع نه تنها باعث جذابیت بیشتر محتوای اختیاری میشود، بلکه کشف و جستجو را با پاداش بیشتری همراه میکند.
پیشرفت و تجهیزات بهتر
این روزها تعداد زیادی از توسعه دهندگان مکانیسمهای غارتی و بازیهای نقش آفرینی را به بازیهایشان افزوده اند، اما در واقع همه این افراد این ویژگیها را به خوبی اجرا نمیکنند. بازیGod of War با وجود تمام نقاط قوتش چند نقص هم داشت و قطعاً یکی از همین نوع بازیها بود. سیستم تنظیمات و پیشرفت هم لزوماً بد نبود، اما در نهایت زیاد به چشم نمیآمد.
امیدواریم شاهد بهبودهای چشمگیری در این زمینه در بازی بعدی باشیم. سیستم تجهیزات باید جذابتر و با پاداش بیشتری همراه باشد، پیشرفت باید معنیدارتر باشد و همه اینها باید با هم همراه شوند و تغییری در نحوه بازی، یا قدرتمند شدن Kratos کنند. البته، نمیخواهیم ببینیم که God of War به یک بازی نقش آفرینی و غارتی تبدیل شود. بنابراین امیدواریم SIE Santa Monica همهچیز را متعادل کند.
سرعت بهتر
God of War (2018) طولانیترین بازی در این مجموعه است که بسیار عالی است، زیرا نمیتوانید چیزهای خوب خیلی زیادی داشته باشید. اما این طول به قیمت مشکلات سرعتی ارائه شده است. البته هیچ یک از این مشکلات باعث خراب شدن بازی نمیشوند، اما MacGuffins کافی در بازی وجود دارد که داستان را برای رسیدن به نقطه مورد نظر کمی طولانیتر میکند.
با وجود این مجموعه، تصور میکنیم (و امیدواریم) که این سرعت کمی بهتر شود. حالا که اساس داستان، شخصیتها و درگیری مرکزی و تنظیمات جدید ارائه میشوند، بازی God of War: Ragnarok قادر است با سرعت بسیار سریعتری امور را پیش ببرد و تحولات عمدهتر داستان سریعتر و بیشتر خواهند بود، به هر حال امیدواریم این اتفاق بیافتد.
ارتباط بیشتر با بازیهای قدیمیتر
God of War (2018) میتوانست به راحتی تمام اتفاقاتی که در شش بازی قبل رخ داده بود را کنار بگذارد و تلاش برای راهاندازی مجدد و حرکت به سوی شروع تازهای را آغاز کند، اما تصمیم گرفت به وقایع داستانی عصر اسطورهای یونان این مجموعه احترام بگذارد، که یکی از بهترین کارهایی شد که میتوانست انجام دهد. روشی که بازی بر اساس گذشته Kratos ساخته شده و حفظ ارتباط آن سطوح با مسیر جدید مجموعه یکی از نقاط برجسته بازی بوده است.
واضح است که به این دلیل خیلی نا امید هستیم. آزادی Kratos هنوز کامل نیست (در واقع شک داریم که این کار کامل شود) و هنوز در کمد لباسش اسکلتهای بسیاری وجود دارند که به آنها نیاز دارد تا درباره آنها به Atreus بگوید و با خودش کنار بیاید. لحظاتی در God of War (2018) که Kratos با گذشتهاش روبرو میشود از بهترین لحظات بوده و امیدواریم صحنههای بیشتری از این دست را در این بازی ببینیم.
موسیقیهایی از بازیهای قدیمی
یکی از دلایلی که God of War 2018 مورد علاقه بسیاری از افراد قرار گرفت به خاطر واقعی ماندن و احترام به بازیهای اصلی بوده است. همانطور که قبلاً گفتیم، این بازی ارتباط قوی با ریشههای مجموعه را حفظ کرده است. این درست است، God of War پر از لحظاتی است که بازیهای اصیلی را تداعی میکند. این همان چیزی است که امیدواریم در ادامه شاهد موارد بیشتری از آن باشیم. مثلاً، حتی یک آهنگ از بازی اصلی Fshows up در God of War (2018): و با توجه به اینکه بسیاری از آهنگهای حماسه یونان بسیار خارقالعاده و نمادین بودند، به نظر میرسد فرصت از دست رفته باورنکردنیای خواهد بود. این حس زمانی دو برابر میشود که در نظر بگیرید اگر هر یک از آهنگها در لحظه درستی قرار بگیرند چه میزان تأثیرگذاری را بر بازیکن خواهند گذاشت. خوشبختانه، میبینیم که SIE Santa Monica تلاش روز افزونی بر مجهز کردن این نوستالژیها به بازی بعدی خود انجام میدهد.
منبع: GamingBolt