Electronic Arts اخیراً نسخه ریمیک بازی Dead Space، کلاسیک وحشت بقای علمی تخیلی محبوب ناشر را معرفی کرد. باتوجه به موفقیتی که ریمیک های وحشت برای Capcom به ارمغان آورده اند، به نظر میرسد ایده خوبی باشد و همچنین بازسازی Resident Evil 2 (و با Resident Evil 3) یک پیروزی بزرگ بود. به تازگی، بازیهای بیشتر و بیشتری به نسخه ریمیک و ریمستر دست پیدا میکنند. فکر نمیکنیم که این لزوماً بد باشد. اگرچه عاشق دیدن بازیهای جدید و دنبالههایی هستیم که به بازیهای محبوبمان تغییراتی اضافه میکنند، اما از این ایده که میتوانیم بازیهای کلاسیک را با نسل جدیدی از بازیکنان به اشتراک بگذاریم هم خوشمان میآید، به خصوص بازیهایی که اصلاً قدیمی نشده اند، مانند Final Fantasy VII، Tomb Raider یا Goldeneye 007.
بسیاری از عناوین محبوب قدیمی به روش ریمیک یا ریمستر به عصر مدرن کشیده میشوند و عناوین دیگری وجود دارند که شایسته توجه هستند. پس در این قسمت ۱۰ بازی (یا بهتر بگوییم فرانچایز) که سازنده و ناشر باید نسخه ریمیک (بازسازی) آن را در نظر بگیرند ارائه کرده ایم.
۱- بازی King’s Field
این بازی به لطف مجموعههای Hidetaka Miyazaki و Souls از استودیو From Software منتشر و به یک برجستگی گیمینگ تبدیل شد. Demon’s Souls، Dark Souls، Bloodborne و Sekiro: Shadows Die Twice همگی کلاسیکهای فوری و برخی از بهترین بازیهای نسل گیمینگ مدرن بوده اند. اما قبل از اینکه Miyazaki و Souls به برجستگی برسند، From Software مدتها بود که وجود داشت؛ اولین بازی آن یک راه اندازی برای پلی استیشن ۱ بود. از آن به بعد، این استودیو بازیهای کمی ساخت که برجسته شدند، مانند Armored Core و Shadow Tower. اما چیزی که فکر میکنم واقعا ارزش یک نسخه ریمیک/ریمستر را دارد، مجموعه King’s Field است.
زمانی که اولین بازی King’s Field در ایالات متحده عرضه شد، بسیاری از منتقدان آمریکایی به دلیل کندی و آهستگی و نداشتن سرعتی مانند Doom از آن استقبال کردند. زیرا در آن زمان، اگر این بازی یک بازی اول شخص بود، باید با Doom مقایسه میشد. اما نکته این است که در اصل این بازی فوقالعاده بود. بالا رفتن سطوح و دشمنان در تعادل خوبی بودند و جستجو کردن همیشه سودمند بود. این بازی در مدیریت خطر و جایزه در طول کشف و جستجو عملکرد خوبی داشت و سلاحهای زیاد، زره و تجهیزاتی وجود داشتند که شخصیت میتوانست پیدا کند و واقعا به پیشرفتش بدون حس شکست کامل کمک میکردند.
بازیها انرژیهای جالب و وحشتناکی در محیط خود دارند و با مقدار مناسب تخیل، بسیاری از این مناطق واقعا آزار دهنده و وحشتناک میشوند. اما آن گرافیکهای مسدود شده دوران پلی استیشن تا امروز دوام نمیآورند، به خصوص در چند بازی اول این مجموعه. در حالی که دنبال پلی استیشن ۲ واقعا بهتری در King’s Field: The Ancient City وجود داشت، اما حتی آن هم میتواند از تقویت خوبی بهرهمند شود.
با بازنگری گرافیکی و بازسازی طراحی برخی سیاه چالهای بازیهای اولیه، فکر میکنیم King’s Field Remastered Collection یک گوهر گران بها میشود و امروزه From Software به قدری طرفدار دارد که این بازی هم مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گیرد.
۲- بازی Super Mario 64
فرانچایز Mario دارای بهترین و عالیترین بازیهای پلتفرمی است که تاکنون ساخته شده و از آزمایشهای مختلف سربلند بیرون آمده است. Super Mario 64 وقتی عرضه شد، یک بازی کاملاً انقلابی و متحول بود. این بازی نشان میدهد قبل از اینکه کسی بداند چگونه باید در فضای سه بعدی وارد بازی پلتفرمی شود، یک بازی پلتفرمی سه بعدی چگونه بوده است و ژانر collect-a-thon (سبکی از بازیهای پلتفرمی) سه بعدی را اختراع کرد. اما امروز، بازی کمی گیج کننده به نظر میرسد. کنترلهای دوربین کاملاً قدیمی شده و خود پلتفرم هم کمی از کار افتاده به نظر میرسد. این بازی به اندازه عناوین بعدی در مجموعه Mario محکم نیست.
فکر نمی کنیم از نظر طراحی، چیزی در این بازی نیاز به تغییر داشته باشد. این بازی هنوز کلاسیک است و واقعا فکر میکنیم سطوح کوچکتر بازی در مقایسه با سطوح بازیهای مشابهی که امروزه عرضه میشوند یک مزیت است. گاهی collect-a-thons سه بعدی در دنیاهایی خیلی بزرگ و خالی گرفتار میشوند.
اگر Super Mario 64 مانند کاری که Super Mario All-Stars برای بازیهای NES Mario کرد یک ارتقاء گرافیکی دریافت کند و همچنین دوربین بازسازی شده و کنترلهای کمحجمتری ایجاد شوند، فکر می کنیم به یکی از بزرگترین بازیهای کلاسیک تبدیل شود. میدانیم که یک نسخه ریمستر Nintendo DS در سال ۲۰۰۴ وجود داشته است، اما ما درباره بازنگری کاملاً کنترل و گرافیک صحبت میکنیم. به قلعه Peach از Mario Odyssey فکر کنید، حالا آن را در کل Super Mario 64 تصور کنید.
۳- بازی Chrono Trigger
Chrono Trigger اغلب به عنوان یکی از بزرگترین بازیهای تمام دوران محسوب میشود. در واقع، این بازی، بازی محبوب ما در تمام دوران است. پس، آیا فکر میکنیم به نسخه ریمیک نیاز دارد؟ نه، خودش کامل است. موسیقی بازی یکی از بهترین موسیقیها در بازیها است، گرافیک آن جذاب است و گیم پلی نقش آفرینی بسیار قابل توجه است.
گفتنی است، درحالی که نسخه کلاسیک SNES شاهد عرضه در پلی استیشن، رایانه شخصی، Nintendo DS و موبایل بوده است، اما در طول سالها تغییر زیادی در Chrono Trigger ایجاد نشده است و وضعیت آن به صورت یک “بازی قدیمی” پتانسیل این را دارد که در نهایت در زمان گم شود، باتوجه به سفر در زمان بازی. این نکته درباره ریمیک ها و ریمسترها فوقالعاده است. آنها این ویژگیها را به مجموعه کاملاً جدیدی از بازیکنان معرفی میکنند.
ریمیک با Square Enix نوعی قمار است. از یک سو، ممکن است ریمیک Seiken Densetsu 3 را دریافت کنید، که بازی را به نحوی قوی میکند، اما از جهات دیگر خوب نیست. ممکن است ریمیک Secret of Mana را دریافت کنید که آنقدر عالی است که بهتر است حرفی از آن زده نشود. یا، ممکن است نسخه درمانی Final Fantasy VII را دریافت کنید که اگرچه با نسخه سال ۱۹۹۷ متفاوت است، اما در نوع خودش یک بازی فوقالعاده است که به بازی اصلی ادای احترام زیادی میکند (یعنی باتوجه به بازی اصلی و ویژگیهای آن ساخته میشود).
Chrono Trigger اگر بازی FFVII Remake را دریافت کند، همچنان بازی اصلی را هم اجرا میکنیم و دست داریم روشهای جدیدی را ببینیم که بازی از طریق آنها بازسازی میشوند، مانند یکی از موسیقیهای محبوب خودمان که پیچ و خمهای زیادی به آن میدهد.
۴- بازی Final Fantasy VI
اگرچه درباره Square Enix و کلاسیکهایی که هرگز ریمیک یا ریمستر کاملی دریافت نکردند مشکلی نیست، اما FFVII نشان داده که لیاقتش را دارد و بیشتر از این نمیتوانیم منتظر Part 2 باشیم. اما کلاسیک دیگری از فرانچایز Final Fantasy که فراموش شده، Final Fantasy VI است.
FFVI از نظر من اوج بازیهای دو بعدی Final Fantasy بوده است. Kefka همچنان یکی از بزرگترین شرورهای بازی است و درحالی که بازی در حالت دو بعدی کاملاً خیره کننده است و هنر پیکسلی زیبایی دارد، اما اگر به درستی در محیط سه بعدی بازسازی شود، میتواند از منظر بصری هم جذابتر شود. تصور کنید که صحنه اپرا در یک محیط کاملاً سه بعدی تحقق پیدا کند.
مانند FFVII، Final Fantasy VI نیز میتواند یک جشن بصری با ریمیک کاملی در نظر گرفته شود و این بدان معنا نیست که در بازی اصلی مشکل و خطایی وجود دارد: نه وجود ندارد. فقط این که Square Enix با بازسازی Final Fantasy VII کار فوقالعادهای انجام داد و مشتاقیم ببینیم این کار چگونه در VI انجام میشود.
۵- بازی Metal Gear Solid
Metal Gear Solid هرگز بدون Hideo Kojima مثل همیشه نمیشود. دیدگاه او بخشی از چیزی است که این بازیها را ساخته است، پس تصور دنبالههای بعدی بدون حضور او کمی سخت است. اما بازیهای MGS همچنان کلاسیک هستند و اگرچه Metal Gear Solid 4 و ۵ مشعل را حمل کرده اند، اما به نظر دیدن بازسازی بازیهای Metal Gear Solid 1 و ۲ برای سیستمهای مدرن خیلی عالی خواهد بود و راهی برای طرفداران جدیدتر Metal Gear Solid برای اجرای نسخه اصلی. اگرچه Metal Gear Solid نسخه بازسازی The Twin Snakes را برای GameCube دریافت کرد، اما نزدیک ۲۰ سال از آن میگذرد.
در آن زمان، The Twin Snakes یک بازسازی نسبتاً چشمگیر از یک بازی فوقالعاده بود و هیچ دلیلی نبود که راه دیگری به MGS داده نشود. شایعاتی وجود دارند که حاکی از این هستند که چهار عنوان مجموعه Metal Gear Solid میتوانند ریمسترهای HD را دریافت کنند و خیلیها مشتاقانه منتظر هستند.
۶- بازی Mega Man Legends
واقعا فکر نمیکنیم چیز زیادی برای بهبود در بازیهای کلاسیک Mega Man وجود داشته باشد. این بازی یک بازی پلتفرمی محکم است، گرافیک بازی به طرز شگفت انگیزی قدیمی شده – هنر پیکسلی برای مجموعه خیلی خوب است- و موسیقی همچنان بهترین موسیقی گیمینگ است. در واقع، بازیهای پلتفرمی دو بعدی یکی از آن ژانرهایی هستند که به روزرسانیهای سه بعدی زیادی را دریافت میکنند. در هر صورت، این میتواند جذابیت آن گرافیکهای پیکسلی را از بین ببرد. اما یک بازی Mega Man سه بعدی وجود داشت که میتواند از ریمیک مدرن سود ببرد و آن هم Mega Man Legends است.
علیرغم مبهم بودن نسبی برای این فرانچایز، بازی جذاب و شایسته توجه بیشتر است. Mega Man Legends به خاطر ظاهر زیبایش، در دوران بازیهای پلی استیشن ۱ خیلی وحشتناک به نظر نمیرسید، اما تصور کنید این بازی با گرافیکهای مدرن سایه اندازی برای ارتقاء سبک انیمه اش چطور به نظر خواهد رسید. درحالی که گیم پلی از نظر محتوا خوب بود، اما از اولین بازی کنسولی سه بعدی بودن رنج میبرد. با استانداردهای امروزی، کنترل Mega Man احساس بهتری خواهد داشت و میتواند از ارتقاء استفاده کند. با ریمیک، Capcom به ارتقاء بنیانهای محکم Man Legends کمک کرده و به تبدیل آن به یک اثر کلاسیک هم ردیف با آثار دیگر در فرانچایز کمک خواهد کرد.
۷- بازی Silent Hill 1-4
Resident Evil و Silent Hill مدتها است بهعنوان دو بازی از بهترین فرانچایزهای وحشت بقا در نظر گرفته میشوند. Resident Evil توانسته با ریمیک ها و ریمسترهایی که روح بازی اصلی را داشتند، با حساسیتهای به روزرسانی، با دنبالههای عالی، به ویژه در همین چند وقت اخیر، پیشرفت کند. متأسفانه Silent Hill سرنوشت دیگری داشت. درحالیکه Silent Hill 2 و ۳ هر دو در سال ۲۰۱۲ ریمسترهای HD دریافت کردند، اما ریمستر Silent Hill 2 کاملاً بد بود و به خاطر مشکلاتی چون از دست دادن مه جوی که بخش جدایی ناپذیر بازی بود و دیالوگهای ضبط شده، مورد انتقاد قرار گرفت. Silent Hill 3 نیز از همین مشکلات فنی برخوردار بود. هرچه کمتر درباره آن ریمیک ها بگوییم، بهتر است.
اما همانطور که در فرانچایز Resident Evil دیدیم، بازیهای سبک وحشت از ریمیک ها سود میبرند، به خصوص وقتی صدا و گرافیک بهتری بگیرند و فرانچایز Silent Hill واقعا شایسته این است. درحالیکه وحشت این بازیها روان شناختی است، یک ارتقاء بصری واقعی میتواند آنها را قویتر کند. حتی اگر در پلی استیشن اصلی عرضه شده بود، Silent Hill همچنان از نظر فنی یک بازی عالی بود. درحالیکه گرافیکها و صداها میتوانند با ارتقاءهای فنی بهبود پیدا کنند، اما چیز زیادی نباید تغییر کند تا Silent Hill برای مخاطبین بازیهای مدرن عالی و جذاب شود.
از زمان جنون Abandoned، شایعات همیشگی از بازی جدید Silent Hill game وجود داشتند. Konami اوایل سال همکاری خود با Bloober Team که The Medium، Blair Witch و Layers of Fear را اعلام کرد و بسیاری از مردم حدس میزنند که این همکاری میتواند باعث ساخت بازی جدید Silent Hill شود. از سوی دیگر، شایعاتی وجود دارند که حاکی از این است که راه اندازی مجدد برای Silent Hill در دست ساخت است.
۸- بازی Jet Set Radio
در اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، شورش نوجوانان شکل ورزشهای افراطی، موسیقیهای پانک و عناصر هیپ هاپ را گرفت. درحالیکه Tony Hawk Pro Skater این عناصر را به خوبی در اختیار داشت تا به یک فرانچایز محبوب تبدیل کند، اما بازی دیگری وجود داشت که بیش از قبل جذاب شده بود: Jet Set Radio.
Jet Set Radio و دنبال آن، Jet Set Radio Future شما را در نقش یک گروه تبهکار شورشی قرار میدهد که خیابانهای Tokyo-To را با نقاشی کرده و از دست پلیس فرار میکنید. درحالیکه Tony Hawk در وهله اول میخواست ببیند قبل از اتمام زمان محدود، چه ترفندهایی را میتوانید باهم ترکیب کنید، Jet Set Radio در ترکیب عناصر ترفندها و هدف واقعی برچسب زدن در محلههای بازی منحصر به فرد عمل کرد، با وجود رقیبان و پلیسهایی که به عنوان قهرمانانی بازی میکردند که میتوانستند واقعا به بازیکن صدمه بزنند. در همین حال، دنباله آن یعنی Jet Set Radio Future عمودیت طراحی سطوح را افزایش داد تا هر منطقه را به یک مسابقه ترفندی منحصر به فرد تبدیل کند. Tony Hawk Pro Skater 1+2 نشان داد که ارتقاء این سبک از بازی واقعا کار میکند، نه تنها از نظر گرافیکی بلکه با عناصر جدید.
۹- بازی Power Stone
در همان زمان که اولین Super Smash Bros. برای Nintendo 64 منتشر شد، Dreamcast و آرکیدها در حال دریافت اولین بارگیریهای سه بعدی منحصر به فرد خود بودند. Power Stone و Power Stone 2 دو بازی فوقالعاده سرگرم کننده در ژانر بازیهای مبارزهای بودند. درحالیکه بازیهای مبارزهای قبل از انتشار به صورت سه بعدی درمیآمدند، Power Stone کل عرضه را بهعنوان بخشی از زرادخانه در نظر گرفت، با شخصیتهایی که میتوانستند جایگاهها، بمبها و دیگر سلاحهایی که میتوانستند استفاده کنند یا به سمت دشمن پرتاب کنند را انتخاب کنند.
Power Stone 2 این روند را یک پله جلوتر انجام داد، مسابقات و حرکات چهار نفره، عرصههای تعاملی را معرفی کرد. این بدان معنا است که این عرصهها فقط پس زمینه بازی نبوده اند، بلکه هر یک چالشهای منحصر به فردی را به همراه داشتند که حین مبارزه میتوانستید بر آنها غلبه کنید. حتی رئیسانی هم در Power Stone 2 بودند، و تعداد زیادی از چیزهایی که از طریق بازی میتوانستید قفلشان را باز کنید.
متأسفانه، به خاطر انتقال به Dreamcast و در نهایت PSP، بازیها هرگز عشق و توجهی که شایستهاش بودند را ندیدند. با این حال، شایعاتی وجود دارد که برنامههای Capcom برای انتشار ریمیک بازی را احتمالاً در اواخر سال جاری نشان میدهند.
۱۰- بازی Jet Moto
چند ژانر وجود دارد که در طول زمان به آرامی نادیده گرفته شده و از بین رفته اند. یکی از آنها مسابقات جت اسکی/ موج سواری/ قایقرانی سریع بوده است. Jet Moto به ویژه، به دلیل طراحی آهنگهای خلاقانه از این ژانر بدشانس متمایز شد. درحالیکه بازیها معمولاً خوب شروع میشدند – شما در آب هستید و چند سطح شیبدار روبروی شما است که باید از روی آنها بپرید- در این بازی خود را در حال مسابقه در جنگلها در امتداد پلهای شکسته، روی کوههای برفی و باتلاقها پیدا خواهید کرد. Jet Moto 2 از این هم فراتر رفت، دورهای که واقعا شما را به بهشت و جهنم میرساند.
بخشی از چیزی که باعث میشد این بازیها بسیار سرگرم کننده شوند مقدار فاصلهای بود که در هر پرش به سمت هوا ایجاد میکردید و اینکه چطور با عواقب فرود از ارتفاعات خیلی بلند مقابله میکردید، که این ممکن است منجر به فاجعه شود. همچنین، تعداد ارتقاء هم داشتید که باعث میشد به جایگاه اول دست پیدا کنید، یا باعث برخورد شما به صخرهها و دیوارها میشد.
بازی اول در این مجموعه یعنی Jet Moto 3 در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و متأسفانه، این پایان مجموعه بود. اما به اندازه کافی واقعی بود! درحالیکه بازیهای کارتینگ خیلی سرگرم کننده هستند، اما این جهان نیاز به بازگشت Jet Moto دارد.